بدون عنوان
به نام خدای نی نی ها
سلام آیناز گلم
امروز اولین مطلبی که مامان برات می نویسه که بعدها بخونی حالش ببری الان که دارم می نویسم خوابیدی، این روزها خیلی شیطون شدی که حد و حساب نداره از سرو کولم بالا میری . پله رو خیلی دوست داری عشقه گلی عاشق گشتن و فوضولی کردن . الان بیدار شدی مامانی رفت بابا آومد.
بابا با نان آمد . سوار اسب آمد . یادش بخیر یاد بچگی هام افتادم چقدر تو شیرینی .
اعهصاب (طنز)واسم نذاشتی
الان میخوایم بریم خونه عمو محمد و عمه آرزو با آیلین بازی کنی به شرطی که سر عروسک باهم دعوا نکنید آفرین بابا
اعهصاب (طنز)واسم نذاشتی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی